یادایام

روزمرگی های ماندگار امین جوانشیر

روزمرگی های ماندگار امین جوانشیر

سلام.
هیچ حرفی برای گفتن نیست؛
جز اینکه..
مینویسم تا بماند.

آخرین مطالب
  • ۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۹:۴۶ شله*
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۲۱:۴۴۱۲
مرداد

در جلسات مختلف با بچه های بسیج، بارها و بارها درباره اهمیت توجه به بیانات رهبری صحبت کرده بودم.

علی الخصوص صحبت های ایشان در دیدار با دانشجویان.

تأسف آور این بود که کسی توجهی به حرف همان کسی که حاضر است حتا جانش را هم برایش بدهد، ندارد...

امروز کلاس فعالیت رسانه ای بود. آقای قاسمی نیز به صحبت های آقا در دیدار با دانشجویان اشاره کرد:

"کار به جایی رسیده است که ولی خدا، باید بیاید بگوید: دانشجویان عزیز! عزیزان من! در دانشگاه اینگونه مخاطب جذب کنید..."

...

درد بزرگی است، که دانشجویان بسیجی به این مسئله مهم توجهی ندارند.

چیزی نمانده بود اشکمان درآید...


امین جوانشیر
۰۱:۵۵۱۱
مرداد

اسلام دین رحمت است. دین عطوفت و مهربانی.

هر کسی که با اسلام عناد و دشمنی نداشته باشد، از رحمتش برخوردار است. و در این بین کودکان به خاطر معصومیتشان جایگاه ویژه تری دارند.

مسلمان حتی اگر ببیند پدری کودش را به ضرب سیلی نه چندان محکمی ادب میکند، سوزش دردش را در دل احساس میکند.

مسلمان حتی اگر تنها گریه نوزادی را هم ببیند، باز حکایتش همین است.

این مسلمانی است، که تنها با شنیدن یا حتی فراتر، با تصور روایتی از کودک و نوزادی از هزار و چهارصد و اندی سال پیش، گر میگیرد و باران چشمهایش باریدن میگیرد.

...

امروز بار دیگر چشمانمان خیس باران است.

امروز تیتر یک روزنامه ها  تنها یک چیز است:

"صهیونیست ها، نوزاد فلسطینی را زنده زنده سوزاندند"


پی‌نوشت:

تموم روضه علی همینه کشته شد، ولی نجنگید..

امین جوانشیر
۰۸:۱۸۱۹
فروردين

رفته بودم هتل صبحانه بخورم. بعد صبحانه، همین موقع ها بود که برگشتم. از جلال هم خبر نداشتم. ولی اونجا پیداش کردم. اونا تازه طوافشون تموم شده بود. 

امین جوانشیر
۲۱:۳۸۱۷
اسفند

امروز روز آخر دوره تکمیلی بود. جالب اینکه سالروز شهادت سردار رشید سپاه، حاج ابراهیم همت هم بود. از سه شنبه هفته پیش رفته بودیم اردو و امروز دیگه روز آخر بود. 4 شب و 5 روز مثلا اردوی آموزشی نظامی. شب اول با شلیک تیر مشقی بیدارمون کردند، شب دوم رفتیم پیاده روی شبانه و شب سوم و چهارم هم راحت خوابیدیم. روزهاشم روز اول چادر زدیم، روز دوم آتش و حرکت، روز سوم کمین که البته ما نگهبانی بودیم و روز چهارم هم پیاده روی با تمام تجهیزات. سخت ترین قسمتش همین بود. چون لوازم سنگین بود حسابی رسمون کشیده شد.

امین جوانشیر
۰۶:۴۱۱۰
اسفند

رمضان زاده از بچه های شوخ و شلوغ کلاس بود که نبودنش واقعا به چشم میومد. بسته به ویژگی های مربی هامون، بعضی ها باهاش برخورد خوبی داشتند و بعضی ها هم نه. مخصوصا این آخر کاری ها. این سومین دوره ای بود که شرکت میکرد. یکیشو میدونم به خاطر مشکلاتی که داشته انصراف داده و اون یکی دیگه رو فکر میکنم ردش کردند. ولی مطمئن نیستم. این دوره هم یکی دو باری برای تعهد رفته بود گلبهار. ولی باز هم این بشر دست خودش نبود..

امین جوانشیر
۲۱:۵۰۲۰
بهمن

وقاری مربی نظام جمعمون بود. از همه مربی ها سخت گیرتر. البته من خودم خیلی ازش خوشم میاد. بچه ها هم فکر کنم همینطور. یه جورایی نمک دوره است. به این معنی که اگه نباشه دوره خیلی دیگه نازنازی میشه. یعنی طوری شده نباشه دلم براش تنگ میشه. آدم متواضعیه. البته خودش میگه باخرد چیز دیگه ایه..

امین جوانشیر
۱۷:۱۴۱۸
بهمن
مربیان دوره حسابی با بچه ها پا هستند. البته گاهی بعضی هاشان سخت گیری میکنند، اما آن طرف جو خیلی دوستانه است و بچه ها نوعی از آزادی را دارند. دیگه رسم شده که وقتی بچه ها چیزی رو از مربی بخوان، رمضان زاده که از بچه های سیدآباده، بلافاصله خودجوش میگه: برای سلامتی آقای مثلا احمدی صلوات.. و همه هم همراهی میکنند. جالب اینه گاهی اوقات که کس دیگه ای میخواد این جمله رو بگه، زیاد تحویل گرفته نمیشه، ولی رمضان زاده شده لیدر گروهان و هرچی بگه بچه ها پشتش پایه هستند. این قضیه هم بیشتر وقتی جلوه میکنه که بچه ها میخوان یه کمی زودتر تعطیل بشن و برن خونه.
امین جوانشیر
۰۰:۰۲۰۳
بهمن

امروز معاون وزیر صنعت قرار بود برای بازدید به شهرک صنعتی بره و خبرنگارها هم قرار بود دنبالش برن تا پوشش خبری بدن. به خاطر عدم آدرس دهی از طرف خبرگزاری نزدیک بود جا بمونم. اما خودشون هماهنگ کردن و ما با ماشین سازمان رفتیم.

برنامه بازدید از شرکت های لبنیات پالوما، فرش نگین و نوین زعفران بود و بعدش هم یه کنفرانس خبری. البته میگفتند نماز و ناهار هم جزء برنامه است..!!

امین جوانشیر
۲۳:۱۷۲۵
دی
پریروز حضرت آقا در دیدار با اعضای شورای شهر و شهردار تهران از کلید واژه مدیریت جهادی استفاده کردند و گفتند که برای موفقیت باید روحیه و مدیریت جهادی وجود داشته باشه. و بعد هم اون رو بسط دادند به کل کشور و مسائل اون. علاوه بر این صحبت هایی هم درباره سبک معماری شهری بیان کردند.
امین جوانشیر
۲۰:۴۲۰۶
دی

گاهی وقت ها با خودم فکر میکنم اگه پول داشتم چی کار میکردم و چی کار نمیکردم. برای ما بچه هیئتی ها راه پول خرج کردنمون هم مشخصه. ماشین بخریم که بریم هیئت، خونه بزرگ بخریم که بتونیم توش هیئت بگیریم، اصلا بتونیم بانی روضه بشیم و از گریه کنا و سینه زن ها پذیرایی کنیم و خیلی کارهای دیگه. مثلا از پارسال بد تو فکرمه که محرم اتاقم رو مشکی بزنم. یا مثلا یه بار 48تم من بانی مراسممون بشم. یا بتونم یه هیئت مجازی راه بندازم. کار زیاده ولی اجرا شدنش پول میخواد. خداکنه خدا برسونه بتونیم تو این راه خرج کنیم.

امین جوانشیر