جمعه - 5 مهر 1392
مامان تازه از بهشت رضا آمده بود و فیلم تلویزیون هم تازه تمام شده بود. ساعت اندکی از 23 گذشته بود. گوشی ام را که برداشتم متوجه رسیدن پیام کوتاهی شدم. دقایقی قبل از طرف حسن فیروزشاهیان رسیده بود. به قول بچه ها فیروز نیوز. و باز هم خبری فرستاده بود. و چه خبر عجیبی..!!
ایرنا: روحانی و اوباما با یکدیگر گفتگوی تلفنی کردند/ فارس
نمیتوانستم باور کنم. همین ظهر بود که خبر 14 تصاویر و اخبار مربوط به مذاکرات 5+1 را نشان میداد و ظریف را که کنار اشتون نشسته بود و بعد از جلسه هم با کری وزیرخارجه امریکا صحبت کرده بود. و من چقدر بابت این قضیه ناراحت شده بودم. اصلا جلیلی با ظریف قابل مقایسه نیست. ظریفی که کنار اشتون مینشیند و میگویند و شوخی میکنند و میخندند. و این چقدر دردآور است برای من.
و حالا روحانی هم با اوباما تلفنی صحبت میکند. اینقدر غیر منتظره بود که گفتم تا خودم نبینم باور نمیکنم. و خبر همانی بود که فرستاده شده بود.
برای اولین بار از سال 1979 و به عبارتی برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب.
پیام میفرستم و به سیدرضا هم میگویم. تماس میگیرد و کلی ما را میخنداند. تو این آشفته بازار روحی، خدا خیرش دهد. میگفت از این هفته تو نماز جمعه به جای مرگ بر امریکا چی بگیم!؟ باید بگیم مرگ بر شاه، مرگ بر صدام و ...
و شعارش را تکرار میکرد: الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خامنه ای رهبر، ... مرگ بر شاه، مرگ بر منافقین و صدام، مرگ بر اسرائیل